سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر آن که خواهى نیستى بارى بدان ننگر که کیستى . [نهج البلاغه]
پنج شنبه 103 آذر 22: امروز

درنمازم خم ابروی تو با یاد امد

حالتی رفت که محراب به فریاد امد

از من اکنون طمع صبر دل و هوش مدار

کان تحمل که دیدی همه بر باد امد

مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان

تا بگریم که ز عهد طربم یاد امد

 پست امروز رو بااین سوال شروع میکنیم...................

تا حالا اتفاق افتاده با کسی صحبت کنید که از هر لحاظ براتون مهمه ؟

همیشه ما انسانها سعی می کنیم در  این جور مواقع سر رشته ی کلام از

دستمون خارج نشه. و مراقب صحبت کردنمون باشیم و تمام دقتمون رو برای این کار به کار می بریم.

حالا یه سوال دیگه ............ بهترین و عزیزترین کستون چه کسیه؟ کسی که تمام لحظات به وجودش نیازمندید ؟

مطمئنا همه ی ما ، بدون هیچ تعللی می گیم خدا.

اما هیچ موقع متوجه این نیستیم که چه جوری با این عزیزترین کس صحبت می کنیم.

((چون لفظ مناسبی پیدا نمی کنم سعی میکنم لغت کس رو به کار ببرم.

چون فکر می کنم بیشتر معنای پشتیبان رو میده.))

حالا ما شیعیان روزی 5 بار با  این دوست زیبایمان صحبت میکنیم بدون این که متوجه باشیم چه چیزی داریم بهش می گیم.فقط کلمات عربی و یه سری حرکاتی که برامون تکراری شده.

نمی خوام کسی رو زیر سوال ببرم ولی بهتره گاهی اوقات خودو رو در

نحکمه ی وجدانمون بنشونیم واین سوال رو بپرسیم چرا من نماز می خونم؟

چرا وقتی نماز می خونم متوجه جملاتی که تکرار میکنم نیستم؟

ایا این بی حرمتی نیست.

کتاب قران رو باز می کنیم این دفعه این بهترین دوستمونه که داره با ما صحبت میکنه.

و  ما فقط جملات عربیو رو با ترتیل و صوت زیبا می خونیم بدون این که متوجه بشیم

خدا درمورد چی داره با ما صحبت میکنه؟

دلیلی نداره اگه معنیشو نمی فهمیم قران رو به عربی بخونیم.

چه اشکالی داره ابتدا قران رو به زبان مادری بخونیم و بعد وقتی با تمام ابعاد اون اشنا

 شدیم بریم سر ترتیل و صوت اون . البته مطمئنم عمرمون قد نمیده که همه ی این مفاهیم رو یک جا به دست بیاریم.

پس بیاید به هر کاری که دست می زنیم با اگاهی کامل باشه.وقتی که تونستیم به لبخندای زیبای خداوندی رو همیشه پیش روی خودمون ببینیم به زبانی با هاش صحبت می کنیم که خودش انتخاب کرده.

خدای خوبم می دانم که نمی توانم با تو انگونه که شایسته است صحبت کنم

ولی این را خوب می دانم که می دانی ندیده عاشق لبخندهای زیبای تو شده ام.

می دانم که کفرمی گویم و می خواهم که کفر بگویم خدایا اگر خنده های تو نبود من

برای دوری چه کسی باید این گونه می گریستم.

دوستت دارم به اندازه ی تمام چشمان گریان به سوی لبخند های ابدیت.


 نوشته شده توسط نوروزی در جمعه 85/7/28 و ساعت 9:37 عصر | نظرات دیگران()

بالا

بالا