اون اقایی که شبا رد میشد از کوچه ی ما کیسه به دوش کو
رده ی پای پر خراش بی خروش کو
اون اقای خرقه پوش کو
کجاست اون اقایی که پینه ی دستاش مرهم دلای ما بود
نفس سبز نگاهش همیشه حلال مشکلا بود
میشه یه بار دیگه سر بزنه به خونه ی
ما
بگیره نشونه از غربت بی نشونه ی ما
مو های اقا سفیده جوونا کیسه رو از اقا بگیرد
قامت اقا خمیده جوونا کیسه رو از اقا بگیرید
جوونا اقا بشید زنده کنید رسم جوون مردی رو امشب
یتیما منتظرن زنده کنید شیوه ی شب گردی رو امشب
امشب شب قدره ، مطمئنا شما بهتر از من می دونید امشب چه شب بزرگیه . یه فرصت طلای برای دوباره زنده شدن .احیا چند تا معنی داره یکی از معنیاش همین دوباره زنده شدنه .ویه معنای ظاهری اون که شب زنده داریه.حتما شما امشب مسجد رفتید . چه حال و هوایی داره ، پیر ، جوون ، اقا ، خانوم همه هستن از هر قشری . نه تبعیضی در کاره و نه حق کشی .همه میتونن بیان فقیر دارا.صدای های های گریه ها تا اسمون می رفت . همه ی قران ها، تو تاریکی فضای مسجد به خوبی مشهود بودن .نمی دونم ولی حس می کردم یکی دیگه از کاربرد های این معجزه ی جاویدان رو پیدا کردم.به سر گرفتن، اون هم در شب قدر . به نظر شما این کار تا چه حد درسته.هیچ موقع ندونی و نفهمی که داخل این کتاب چیه و بهش به چشم یه معجزه گر نگاه کنی که گناهاتو پاک میکنه.نمی خوام قداست این عمل ناب اسلامی رو زیر سوال ببرم .ما در شب قدر بهترین چیزایی که در اسلام بهشون افتخار می کنیم بین خودمون وخدا شافی می گیریم . کتاب مقدس نویسنده ای رو بر سر میگیریم که افریدگا ر ماست.تا حالا شده دنبال کتابی باشید که نویسنده اش از هر لحاظ محبوب شما باشه.اگه درست فکر کنیم نویسنده ی این کتاب خداست .خدایی که تو تاریکی دنبالش می گردیم .همین جاست .به قدری نزدیکه که تو خونه هامون ههممون کتابشو داریم. و عوض این که بفهمییم چی بهمون گفته و چی برامون صلاح دیده این کتابو به سر می گیریم و میگیم خدایا گناهانی که بر اساس نداشتن اگاهی انجام دادم ببخش ..دریغ از این که اگاهی همین کتابه .بدون این که علی وار زندگی کنیم .علی گونه راه بریم و عمل کنیم .این طور زار زار براش اشک می ریزیم.خدایا به محبان علی بیاموز علی محب نمی خواهد پیرو می خواهد.بعد این که دوباره این شب تموم شد روز از نو وروزی از نو . گویی که در این شب وظیفه ی مسلمانه که بشینه وگریه کنه وفردا که شروع شد همون کارای گذشته . باید این اشکا رنگ و بوشون عوض بشه . باید به حقیقت گریه کنیم نه به مظلومیت. باید این گریه کردانامون از روی رسیدن به حقیقت باشه نه از روی تبعیت از افکار ی که سلسله وار به ما رسیده . باید به تنهایی علی گریه کنیم . به تمام بیست و پنج سالی که از اشنا ضربه خورد .نه به دو شبی که از دشمن شمشیر .که همچنان که خود می فرمایند به خدای کعبه که رستگار شدم. به گریه هایی که اب چاه رو به خروش می اورد.منشا این گریه ها چی بود نا اگاهی افراد وامتش .اون موقع یه جوری امت تنهاش گذاشتن امروزم یه جوری دیگه . مثل ما به افرادی می مونه که چشاشونو بستن و ادعا میکنن که دارن حقیقتو میبینن.
پیشنهاد می کنم در این مورد کتاب علی ،حکمت ، عدالت رو از اقای دکتر علی شریعتی بخونید پشیمون نمیشید.بیست دقیقه بیشتر وقتتونو نمی گیره. در ضمن من قصد زیر سوال بردن هیچکس رو ندارم .هر کس به عقیده اش زندگی میکنه.
پیشا پیش شهادت پدر بزرگوار تاریخ رو به شما تسلیت میگم .دعا یادتون نره.
نوشته شده توسط نوروزی در جمعه 85/7/21 و ساعت 12:41 صبح |
نظرات دیگران()