سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که دورى سفر را یاد آرد ، خود را براى آن آماده دارد . [نهج البلاغه]
یکشنبه 103 آذر 4: امروز

خواستم پست امروز را درمورد جوانان بگذارم. ولی  متوجه شدم که خودم هم سن زیادی ندارم ونمی تونم به عنوان خواهر بزرگتر کسی رو راهنمایی کنم. بالاتر از اون  مبحثی که مد نظر داشتم نمی دونستم اصلا به

مذهب و دین ارتباط داره یا نه .ولی اون قدر این مطلب برام مهم جلوه کرد که دلم نیومد ننویسم.

طی یه حساب و کتاب که داشتم  به یه سری امار وارقام جالبی رسیدم که شاید از نظر شما هم جذاب باشه.

اگه یه رو ز حول وحوش ساعت های 6.5 تا 7 به خیابان ولیعصر و امام خمینی سر زده باشید متوجه افرادی میشید که خیلی بی هدف یا یک جا ایستادند ویا مدام طول و عرض خیابون رو متر می کنند.امار همچین افرادی خیلی زیاد ه.

البته (هیچ غرضی در کار نیست) تعداد اقایان در این محفل ها زیادتر  هم هست .

از طرز پوشش و شکل ظاهری افراد که بگذریم  به یه اصل مهمی میرسیم که واقعا قلب ادمی رو به درد میاره.

البته به نظر من افراد با ظواهر شناخته نمیشن .همونطور هم که قبلا گفتم اگر خانمی دارای حجاب مناسبی نیست به حتم ادم بدی نیست  وهمچنین اقایی که شکل ظاهری شبیه یه خانم داره هم انسان کافری نیست.منتها خیلی از ارزشها برای این سری از افراد خوب تعریف نشده.

جوانان امروز به دنبال یک واکنش ، یک عکس العمل در برابر خواسته هاشون هستن . واین مقابله به صورتی ظاهر میشه  که الان ما هر روز در شهرستان خودمان شاهد ان هستیم.واین امار در پایتخت و شهر ها واستان های بزرگتر به مراتب بیشتر است. در واقع جوانان با یک سری عقاید تعریف شده برای انها د رحال جنگ هستند . و فکر  می کنن با این کار مخالفت خودشونو نشون میدن و نمی دونن که در  این جنگ شکست خوردگان اصلی خودشون هستن. جالبه بدونید یه روز که برای خرید به بازرا رفته بودم در عرض ده دقیقه ای که کنار در مغازه ایستاده بودم خانمی 5 بار یه مسیری رو مکررا رفت وبر گشت.. به طور دقیقتر در هر دو دقیقه یه رفت و یه برگشت. این ها همه درد جامعه است. مجلس های مختلف گفت و شنود ان هم در محل رفت وامد عابران، خنده های بی جا ، سخنان بی ارزش که شخصیت ادمی رو زیر سوال می بره.

مهمترین چیزی رو که نه تنها اون ها بلکه جامعه از دست میده وقت با ارزشه .این همه نیروی کارو ، این همه جوانی وسر زندگی و این همه خبر مرگ جوانان در اثر موتو ر سواری ، مصرف مواد ، مصرف مشروب و...

و همه ی این ها از شناخت نا کافی افراد از اصل*  وجود* سر چشمه میگره.

فکر کنید اگر همه ی این جوانانی که ساعت ها در بیرون از منزل به سر می برن فقط 10 دقیقفه اختصاص بدن به تلاوت ایاتی از قران ، یا خواندن نهج البلاغه .شاید دور از انتظار نباشه که روزانه هزاران بار

ختم قران بشه و صد ها بار نهج البلاغه خونده بشه.

حالا اگر تعداد این افراد رو در شهرستان خودمون 100نفر در نظر بگیریم واین ها هرکدام روزی 10 دقیقه اختصاص به مطالعه کردن (علاوه بر تلاوت قران و نهج البلاغه بلکه به کتاب های مورد علاقه ی خودشون)

بدن. دقیقا میشه 1000دقیقه در روز . و این نظریه در مقیاس بالاتر شاید از میلیارد هاهم بگذره.

و چه وقت با ارزشی رو ا ز دست میدیم. اوردن این مطالب در حیطه نوشتن خیلی اسونه ولی در زمان عمل بسیار مشکله .مگر این که به زبان خود ما ها با ما صحبت کنن و ارزش های واقعی رو به ما ها نشون بدن.

یادمه یک روز در سرویس دانشگاه پشت سر یه خانومی نشسته بودم وایشون با صدای بلند برای دوست شون

از نمرات  و تعداد واحد درسیشون صحبت میکرد. ایشون با تمام بی اعتنایی گفتند که(( مادرم نمی دونه دو ترم مشروط شدم ، بیچاره خیال میکنه  من این ترم 20 واحد برداشتم  ولی نمی دونه که بهم بیشتر از 12 واحد ندادن. بابام نمیدونه که هنوز 2 ترمه دیگه دارم خیال میکنن این ترم تموم می کنم.

بعد دوستشون ازش سوال کرد که می خوای چیکار کنی ؟  هیچی یه دروغی سر هم می کنم  میگم که قوانین عوض شده  فعلا باید دو ترم اضافه تر بخونم .))

واقعا درد این دانشجو چی میتونه باشه ؟ ایا چیزی جز بی هدفی نیست.

 هدفی که تنها با مشخص شدن مسیرزندگی به دست میاد .و مسیر زندگی فقط با یه چیز مشخص میشه  واون هم شناخت درست دین ، مذهب و عقاید و ایمان وباورهاست.

بیاید به همدیگه در این راه کمک کنیم .

به امید روزی که قران هرروز چندین بار ختم بشه.


 نوشته شده توسط نوروزی در جمعه 85/6/3 و ساعت 11:51 عصر | نظرات دیگران()

بالا

بالا